محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

محمد امین گل پسر مامان و بابا

عکسهای عید 93 سری 2

روز دوم عید به غار سهولان نزدیک مهاباد رفتیم با عرض پوزش عکسها تار هستند گل پسرم با جلیقه نجات سوار قایق  همراه دایی ها هفته دوم عید است و برف اومده و گل پسرم همراه خواهرش اومدند پارک دانشگاه تا دو تا جوجه ای که بابایی براشون خریده و نتونستیم تو خونه نگه داریم و توی پارک پیش بقیه مرغ ها و اردک ها بذارن خانه علی مسیو یا خانه مشروطه (آثار تاریخی) گل پسرمون سوار سرسره در میدان ساعت کنار سفره هفت سین در میدان ساعت گل پسرم (یک اسکناس 500 تومانی هم دستشه که می خواست برای خودش خرید کنه)همراه آبجی ثنا   ...
27 فروردين 1393

عکسهای عید93 سری 1

روز 29 اسفند 92 نزدیکای سال تحویل گل پسرو راضی کردم چند تا عکس ازش بندازم همه تخم مرغ رنگیها رو برای خودش می خواست!   بعد از تحویل موقع برگشتن از خونه مادر بزرگ. همراه با آبجی ثنا روز اول عید موقع دید و بازدید از اقوام یک سری هم به خانه ثقه الاسلام (آثار باستانی) زدیم که البته تعطیل بود و فکر کنم سرایدارش بود که اجازه داد یک چرخی در حیاطش بزنیم. بقیه عکسها در پست های بعدی... ...
20 فروردين 1393

تبریک عید

تنها خداست که میداند “ بهترین ” در زندگیتان چگونه معنا میشود! من در سال نو آن بهترین را برایتان آرزو میکنم. **نوروزتان مبارک** ...
26 اسفند 1392

اداره مامان

دو روز پیش گل پسرم رو با خودم آوردم اداره خیلی وقت بود که از من می خواست ببرمش ادارم .صبح چون خواب بود بردمش تو نمازخونه بخوابه تا بد خواب نشه حدودای ساعت 10 بود که دیدم یکی از همکارام گل پسرم و بغل کرده و آورد به اتاق (چون کفشهای محمد امین رو با خودم آورده بودم توی اتاق، برای اینکه اگر بیدار میشد و کفشهاش رو میدید می پوشید و برو که برو!!... تو این مورد سابقه دار هست.). محمد امین گفت مامان وقتی بیدار شدم فکر کردم رفتیم یه خونه دیگه ..... تا ظهر حسابی بازی کرد نقاشی کشید و با آسانسور بالا و پایین رفت  من هم که خودتون میدونید دیگه محدودیت های محیط کار ...
26 اسفند 1392

کارنامه زبان

از اول مهرماه امسال، گل پسرم دو روز هفته در مهد کلاس زبان داشتند. علاقه زیادی به یادگیری زبان از خودش نشان میده طوری که از شب قبل کتابهاش رو مرتب پشت در خروجی خونه میذاره که فردا صبح فراموش نکنه که اونها رو برداره وقتی هم که از مهد برمیگرده کتابهاش دستش هست و هی میگه تیچر(teacher)  این حرفو گفت و این تکلیف و داد و غیره.اینم از کارنامه پایان ترم گل پسرم ...
14 دی 1392

کارنامه زبان

از اول مهرماه امسال،گل پسرم دو روز هفته در مهد کلاس زبان داشتند. علاقه زیادی به یادگیری زبان از خودش نشان میده طوری که از شب قبل کتابهاش رو مرتب پشت در خروجی خونه میذاره که فردا صبح فراموش نکنه که اونها رو برداره وقتی هم که از مهد برمیگرده کتابهاش دستش هست و هی میگه تیچر(teacher) این حرفو گفت و این تکلیف و داد و غیره.اینم از کارنامه پایان ترم گل پسرم ...
14 دی 1392

محرم 92

به خاطر ماه محرم در مهد کودک گل پسرم مراسم عزاداری برگزار کرده بودند که این عکس مربوط به اون مراسم است. ...
14 دی 1392

محرم 92

به خاطر ماه محرم در مهد کودک گل پسرم مراسم عزاداری برگزار کرده بودند که این عکس مربوط به اون مراسم است. ...
14 دی 1392