محمد امین گل پسر مامان و بابا

چند روز پیش تو مدرسه از گل پسرم امتحان کلی  که مربوط به کتابهای کلاس اول بود گرفته بودند . وقتی ازش در مورد سوالها پرسیدم گفت: یک سوال این بود که کدامیک از موارد زیر (شکلات، سیب، فلفل )مزه تلخی دارد و من هم شکلات را علامت زدم .تعجب کردم و گفتم پسرم شکلات مزه شیرین دارد باید فلفل و علامت میزدی گفت مامان شما همیشه شکلات تلخ می خرین و می خورین من هم اونو علامت زدم ...

دیروز تولد محمد امین نازنینم بود. تولدت مبارک عزیز دلم دقیقا از فردای جشن تولد پارسالش محمد امین از من می پرسید که چند روز به تولدش مونده و من هم ماهها رو تبدیل به روز می کردم و بهش می گفتم و این چند ماه آخر هم که تقریبا هر روز میپرسید . بالاخره تولد گل پسرم شد و چقدر خوشحال بود و چقدر هم با من همکاری کرد و مراقب بود آشپزخونه خلوت باشه تا من کیک تولد و شام تولدش و آماده کنم.     ...

جمعه 94/7/10 غرفه انجمن کاریکاتوریست ها گل پسرم در حال نقاشی کردن اینهم نقاشی عزیزم ...

هفته گذشته گل پسرمون جاهای مختلفی را پیشنهاد میداد بریم بالاخره تصمیم گرفتیم که بریم سد امند      ...

آغاز فصل رويش بر جوانه های اميد مبارك باد گل پسرم با دوستانش همیشه خندان و موفق باشید عزیزانم   ...

آغاز سالتحصیلی جدید را به همه دانش آموزان عزیز از جمله گل پسر عزیزم تبریک می گویم محمد امینم امسال دانش آموز کلاس اول ابتدایی هست و طبق روال هر سال امروز که 31 شهریور هست به مدرسه رفتند گل پسر عزیزم خیلی شاد از خواب بیدار شد و لباسهاش رو پوشید گلی که برای معلمش تهیه دیده بودیم رو برداشت و راهی مدرسه شد ..... توی راه نظرش عوض شد و میگفت که من خجالت میکشم گل رو بردارم و من گل بر نمیدارم بالاخره بابایی گفت من گل و بر میدارم و وارد مدرسه شدیم تو مدرسه فقط چند دقیقه همه جا رو نگاه کرد و بعد با چند تا از بچه ها شروع کردند به لی لی بازی کردن و کلی بپر بپر کردند طوری که تمام یکساعتی که در حیاط بودیم حسابی خودش رو خسته کرد بعد هم م...

محمد امین عزیزم نفس مامان و بابا پسر دوست داشتنیم تولد 6 سالگیت مبارک شاد شاد شاد باشی کیک مامان پز  گل پسر عزیزم که خیلی عجله داشت مراسمات تولد سریع انجام بشه و برسه به مرحله کادو دادن   ...

عکسها مربوط به یک گردش یکروزه (پیاده روی و کوهنوردی)به روستای پاکچین نزدیک شهرمون هست. مشغول صبحانه خوردن چه لقمه ای هم گرفته مشغول کندن و کاووش مشغول شیطنت یکمی هم بالاتر بالاخره موفق شد     ...

تو تعطیلات عید فطر به آستارا رفتیم و بعد در ساحل لوندویل چادر زدیم و دو روز اونجا موندیم خیلی به ملوسک ما خوش گذشت و همش می خواست توی آب باشه... ...