محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

محمد امین گل پسر مامان و بابا

یاد ایام

1392/8/15 10:21
نویسنده : مامانی
158 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب که یاد ایام کرده بودم و داشتم آلبوم عکسهای بچه ها رو نگاه میکردم این یاددشت و که خودم نوشته بودم را پیدا کردم:

دومین میوه باغ زندگیمان محمد امین در 8/6/88 روز یکشنبه ساعت 30/8 صبح( یکی از روزهای ماه رمضان ) به دنیا آمد وزنش 50/3 بود پسری کوچک و قد بلند.

از سن 20 روزگی کم کم شروع به خندیدن کرد و ما فهمیدیم که پسری خنده روست حدود سن 5/2 ماهگی مارو با چشمش تعقیب میکرد از پایان 3 ماهگی شروع به غلط زدن و خوابیدن به روی شکمش میکرد و از حدود 5/3 ماهگی کم کم سعی میکرد اشیاء را با دستش بگیرد .

ادامه مطلب را ببینید....

حالا دیگه با صدای بلند می خندد خیلی مهربان و خنده رو است اگر غذایش را به موقع بخورد و مسئله ای نداشته باشد کسی را اذیت نمی کند تا امروز که 17/10/88 است دو بار با قطار به تهران رفته البته به خاطر کلاسهای ارشد من (مادر) امروز صبح تازه از تهران رسیده ایم.

امروز 21/10/88 است داشتم رختخواب ها را جمع میکردم با کوچکترین صدا بیدار شد و به رویم خندید واقعا پسری خنده رو است،صداهایی در می آورد که شبیه جیغ زدن از روی خوشحالی است .

از پایان 5 ماهگی شروع به دادن غذای کمکی(فرنی) کرده ام با اشتهای زیاد می خورد گاهی وقتها دستش را بالا می آورد که قاشق را بگیرد. ثنا را (آبجی) خیلی دوست دارد. ثنا او را بغل میکند، می چرخاند، با دستش به او تکانهای شدید می دهد ولی محمد امین اصلا ناراحت نمی شود( برعکس من و باباش ) و باز هم به روی ثنا می خندد خدایا پسر و دخترم و بابایشان را در پناه خود حفظ کن.

متن بالا اصل دستنوشته من بود که بعدا نتونستم به نوشتن ادامه بدم در ادامه مطالب بالا بگم که محمد امین از 9 ماهگی شروع به راه رفتن (ابتدا 7 -8 قدم و بعدا مداوم)کرد و از 1 سالگی شروع بهصحبت کردن کرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)