تالاب بین المللی قوریگل(1)
روز دوشنبه 3/4/92 عزم رفتن بهتالاب قوریگل کردیم قبل از اونجا رفتیم بستان آبادتابرای بچه ها نان فتیر بخریم توی شهربه خاطر نیمه شعبان شربت و شیرینی پخش میکردند و گل پسرمونمشتاق بود که از همشون استفاده کنه و به بابایی می گفتتا براش بگیره و بعد از اینکه یک دل سیر شربت و شیرینی خورد به طرف تالاب رفتیم.
لطفا ادامه مطلب را ببینید
گل پسر چرا زبونت بیرونه!!!!
مثل اینکه خسته شدی.....
به به چه ژستی!!!!
دنبال جوجه ثنا جون میگردی....پیداش نکردی؟
با احتیاط نزدیک بزبزیها شد تا ازش عکس بندازم
اصرار به بابایی که یکی از اون بزیها رو بگیر بیار تا بهشون دست بزنم ...
بزیها هم مثل اینکه متوجه شدند و الفرار.....
محمد امین همدر حسرت....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی