تعطیلی مهد کودک
دیروز مهد گل پسرمون به خاطر جشن فارغ التحصیلی بچه های آمادگی تعطیل بود و محمد امین را با خودم آوردم اداره. گل پسرمون ساعت اول خوب بود و ساکت ولی کم کم ورجه وورجه کردنهاش شروع شد. می گفت بریم محوطه و عکس بندازیم یا می گفت بریم کفش دوزک پیدا کنیم و یا سوار آسانسور بشیم.خلاصه کلی شیطونی کرد البته چند تا نقاشی هم کشید آخر سر هم خوابید.....
بقیه عکسها رو در ادامه مطلب ببینید....
چه با شیطنت هم نگاه میکنه...
کلاهش را برعکس گذاشت و گفت شبیه فتیله ها شدم
چه ژست پهلوونها رو به خودش گرفته...
آخر سر هم خسته و کوفته خوابید...
خوابهای خوب ببینی عزیز دلم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی