محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

محمد امین گل پسر مامان و بابا

حوض پارک

دیروز عصر تو پارک دانشگاه بودیم و گل پسرم مشغول دوچرخه سواری اطراف حوض بود (بیشتر شبیه یه برکه است) که دوچرخه اش با سنگهای کنار آب برخورد میکنه و گل پسرمون میافته توی آب     بعد خودش با کمک آبجی ثنا میاد بیرون چون من اونجا نبودم با کمک نگهبان پارک و یکی از خانوم های اونجا لباسهاش رو در میارن و میبرن توی بوفه و صاحب بوفه کتش رو تن محمد امین میکنه وقتی من رسیدم ثنا گفت که چی شده وقتی رسیدم بوفه دیدم گل پسرم مثل موش آب کشیده شده بود  شلواری که محض احتیاط برداشته بودم و تنش کردم و بغلش کردم یک چایی رنجبیلی هم بهش دادم تا گرم بشه و منتظر بابایی موندیم که لباس بیاره، محمد امین همش لباس می خواست میدونی...
12 شهريور 1392

تالاب بین المللی قوریگل(1)

روز دوشنبه 3/4/92 عزم رفتن به تالاب قوریگل کردیم قبل از اونجا رفتیم بستان آباد تا برای بچه ها نان  فتیر بخریم توی شهر به خاطر نیمه شعبان شربت و شیرینی پخش میکردند و گل پسرمون مشتاق بود که از همشون استفاده کنه و به بابایی می گفت تا براش بگیره و بعد از اینکه یک دل سیر شربت و شیرینی خورد به طرف تالاب رفتیم. لطفا ادامه مطلب را ببینید    گل پسر چرا زبونت بیرونه!!!! مثل اینکه خسته شدی..... به به چه ژستی!!!! دنبال جوجه ثنا جون میگردی....پیداش نکردی؟   با احتیاط نزدیک بزبزیها شد تا ازش عکس بندازم اصرار به بابایی که یکی از اون بزیها ر...
6 تير 1392

سفر

هفته گذشته به یک مسافرت چند روزه رفتیم به گل پسرمون قول داده بودیم هر وقت امتحانات آبجی ثنا تموم بشه میبریمش به دریا . هر روز میپرسید مدرسه ثنا تموم شد ؟ پس کی میریم . بالاخره روز موعود فرا رسید و صبح که می خواستم برای چند ساعتی ببرمش مهد کودک نمی خواست بره و می گفت بریم دریا بهش گفتم تو مهد با بچه ها بازی کن تا بیام و ببرمت بالاخره راضی و شد و رفت بعد از چند ساعت که از مهد برداشتمش خیلی ذوق و شوق داشت و رو پا بند نمی شد. چند تا از عکسهای سفر را براتون میذارم. برای دیدن عکسها ادامه مطلب را ببینید...  اینجا پارک شهر فومن هست محمد امین تو این پارک خیلی بازی کرد ارتفاع این نرده ها که تو عکس پایین از اون بالا رفته...
20 خرداد 1392

عکس

محمد امین با دختر دایی الینا     شیطون به زور وایستاد تا ازش عکس بگیرم الینا جونم متوجه غنچه های درخت به شده محمد امین با بچه گربه ای که تو باغ دانشگاه پیدا کرده بودند٢٠/٢/٩٢   ...
21 ارديبهشت 1392

جشنواره قصه گویی

امروز سومین روز است که جشنواره قصه گویی در شهر ما برگزار می شود من و بابایی هم تصمیم گرفتیم گل پسر و با خواهرش به این جشنواره ببریم . گل پسرمون از وقتی وارد مجتمع شدیم به همه سالنهای اونجا سرک کشید و یکجا بند نبود بعدش هم کلی خوردنی با بابایی رفتند و خریدند و مشغول خوردن اونها شد ولی آبجی ثنا به قصه ها خوب گوش کرد و لذت برد...... اینهم گل پسرمون کنار روباه قصه " زاغ و روباه"   بقیه عکسها رو در ادامه مطلب ببینید     اینجا گل پسرمون دنبال دستهای عروسک دارا بود تا باهاش دست بده و عکس بندازه   ...
1 اسفند 1391

جلفا

جمعه 24/6/1391 به قول محمد امین رفتیم ددی طرفهای جلفا و رود ارس عکسهاش رو براتون میذارم. قند عسل علاقه زیادی به انداختن سنگ تو آب داشت.... حیاط کلیسای سنت استپانوس داخل کلیسا ...
26 شهريور 1391

سفر

چند روز پیش (١٦/٤/١٣٩١) فرصتی پیش آمد و با هم به یک مسافرت رفتیم به گل پسرمون خیلی خوش گذشت با وجود اینکه همش در حال گشت و گذار بودیم می گفت پس ددی نمی ریم عکس هایی که تو این مسافرت ازش گرفتم براتون می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد. تو این عکس صبح روز شروع حرکتمون هست ( ساعت ٥/٨ ) و گل پسرمون تو ماشین از خواب بیدار شده ... این عکسها در بقعه شیخ صفی اردبیل گرفته شده   آبجی ثنا می خواست تنهایی عکس بندازه ولی .... امان از دست این شیطون......     گل پسرمون کنار مجسمه های پارک شهر فومن کنار دریا محمد امین خیلی احتیاط میکرد تا نزدیکی ساحل می رفت همینکه م...
24 تير 1391

مسافرت

تعطیلاتی که پشت سر گذاشتیم(15،14 خرداد) یک مسافرت کوتاه به تهران و قم داشتیم مسافرت خوبی بود گل پسرمون از قسمت سوار شدن به قطار خیلی خوشش آمده بود مخصوصا وقتی قطار وارد تونل ها می شد. گل پسرمون ساعتها با برگهای خشکی که توی این رود مصنوعی می رِيخت خودش رو مشغول کرد. مامانی ماشینم هم تو عکس بیافته.... ...
22 خرداد 1391

بدون عنوان

گل پسر در حال بالا رفتن از کوه در همایش خانوادگی کوهپیمایی در 5/3/1391 اینم گل پسر در نمایشگاه رسانه های دیجیتالی که تا آخر روی این میله ها بازی می کرد و مجبور شدیم من و بابایی شیفتی از نمایشگاه دیدن کنیم. ...
17 خرداد 1391